غذاهای آبزی، مانند ماهی، سخت پوستان و حتی جلبک ها، نقش شناخته شده ای در تغذیه و سلامت بسیاری از مردم در سراسر جهان دارند.
آنها همچنین می توانند با اثرات زیست محیطی کمتری در مقایسه با بسیاری از غذاهای زمینی تولید شوند.
غذای ماهی صنعتی در تحقیقات جهانی و تلاشهای سیاستی مرتبط با رژیمهای غذایی پایدار و امنیت غذایی و تغذیه توجهی را که شایسته آن است دریافت نکردهاند.
در حال حاضر از هر سه نفر یک نفر در سراسر جهان از نوعی سوء تغذیه رنج می برد، حدود 700 میلیون نفر گرسنه هستند، حدود دو میلیارد نفر از کمبود ریزمغذی ها رنج می برند و حدود دو میلیارد بزرگسال دارای اضافه وزن یا چاق هستند.
غذاهای آبزی پتانسیل منحصر به فردی را برای کاهش این اشکال متعدد سوء تغذیه ارائه می دهند، غذاهای آبزی منبعی غنی از پروتئین با کیفیت بالا و همچنین ریزمغذیهایی مانند آهن، روی، کلسیم و ویتامین A هستند.
این بدان معنی است که آنها به راحتی توسط بدن جذب می شوند، بسیاری از غذاهای آبزی نیز برای کاهش خطر و شدت بیماریهای غیرواگیر مانند بیماریهای قلبی عروقی شناخته شدهاند، با این حال، صرف تولید بیشتر غذاهای آبزی اجازه نمی دهد که این پتانسیل بالفعل شود.
ما در حال اتخاذ یک رویکرد سیستمی برای این موضوع هستیم، تولید و مصرف را به هم مرتبط میکنیم تا فرصتها و چالشها را برای افزایش سهم غذاهای آبزی در رژیمهای غذایی سالم و پایدار شناسایی کنیم.
این اغلب چالش برانگیز است زیرا سیستم های غذایی بسیار پیچیده هستند و عناصر، فعالیت ها و بازیگران مختلف را در بر می گیرند، برای مثال، دادههای مربوط به تولید، زنجیرههای ارزش و مصرف توسط گروههای مختلف نگهداری میشوند و به راحتی قابل مقایسه نیستند.
با مثلثبندی منابع دادههای مختلف، میتوانیم «نمای سیستمی» سیستمهای غذاهای آبزی را کوچکنمایی کنیم.
در مطالعهای در بنگلادش، جایی که ماهی مهمترین غذای حیوانی است، دریافتیم که رشد سریع تولید آبزی پروری در 30 سال گذشته به مردم اجازه میدهد ماهی بیشتری بخورند، اما مواد مغذی بسیار کمتری دریافت میکنند.
این به این دلیل بود که گونه های پرورشی تولید شده نسبت به ماهی های وحشی محلی از مواد مغذی کمتری برخوردار بودند.